5 فروردين1391- كنفرانس پاريس- به مناسبت سالگرد شهيدان19فروردين1390
سرهنگ لئو مکلاسکي: متشکرم. خانم مريم رجوي و
ميهمانان محترم. خانم ها و آقايان. من يک سخنران حرفه اي نيستم. شايد به
خوبي ديگران صحبت نکنم. ولي ميخواهم يک چيز را بگويم: من يک شهروند اشرف
هستم.
من فرزندان و برادران و خواهران و مادران و پدران شما را
ميشناسم. اجازه بدهيد امروز در حمايت از آنها قيام کنيم. امروز من يک سرباز
سابق هستم. در طول 13 ماهي که در اشرف بودم مسئول حفاظت از ساکنان اشرف
بودم. اين حفاظت تحت کنوانسيون چهارم ژنو به آنها اعطا شد. ساکنان بطور
داوطلبانه اين حفاظت را از طرف آمريکا پذيرفتند بعد از اينکه تسليحات دفاع
از خود را تحويل دادند. آنها به آمريکا براي تامين حفاظت اعتماد کردند. اين
کار را کردند به ازاء اعتمادي که ما همچنان بايد امروز به آن پايبند
باشيم. اعتمادي که بايد به جهان داده شود تا اطمينان حاصل شود که اين افراد
از آزادي و امنيت برخوردار خواهند بود.
در سالهاي 2004 و 2008, تقريبا 300 تن از ساکنان اشرف تصميم
گرفتند به ايران بازگردند. از آنها, مگر عده معدودي, ديگر خبري در دست
نيست.
اما ميتوانم در مورد يک نفر به شما بگويم که ما از او
خبر دريافت کرديم. او بتول سلطاني بود. اگر اين نام را تا بحال نشنيده
ايد, او ساکن اشرف بود و به ايران بازگشت. يکي دو ماه بعد من نصف شب از طرف
يکي از ايستگاههاي پليس نزديک اشرف يک تماس عجولانه تلفني دريافت کردم, که
ميگفت... ادامه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر