۱۳۹۴ مرداد ۴, یکشنبه

گوشه اي ازخشم مردم و آينده مزدوران

تغييرقيافه دادن آخوندازترس جوانان

بعد از زهر اتمي كه رژيم بالا كشيده است بايد هر روز شاهد خشم جوانان و مردم بستوه آمده باشيم. دوست لري ميگفت یک روز در تهران، پلیس سه نفر، یک زن و دو مرد را به جرم کتک مفصل به یک آخوند زدن و او را لت و پار کردن، به کلانتری می‌برد. آخوند را هم با آمبولانس به بیمارستان. رئیس کلانتری رو به زن می‌گوید: چرا این آقا را می‌زدی؟. خانم پاسخ می‌دهد: سرکار به من شوهردار متلک گفت و گفت ضعیفه صیغه میشی؟ منهم زدمش. کلانتر رو به مرد اول. شما چرا می‌زدی؟ پاسخ دوم: سرکار من شوهر این خانم هستم و از احترام و ناموس خانواده‌ام دفاع کردم. و سرانجام به نفر سوم که لر همشهری من است: شما چرا می‌زدی و لت و پارش کردی: سرکار من دیدم دو نفر یک آخوند را می‌زدند، فکر کردم انقلاب شده و منهم پریدم وسط میدان و زدم!!اين است سرانجام رژيم پابگور ولايت فقيه و گريزي از ان نيست.مرگ بررژيم ولايت فقيه.رژيم آخوندي سرنگون سرنگون

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر